سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نمایندگی بیمه تجارت نو(محمدشهرکرج)36331093-026

خیابان گرد

 

 


بی اختیار به دنبال دخترک راه افتاد.نمیتونست چشم برداره ازش .شاید خوشش اومده بود ازش.همینطور که از پشت نگاهش میکرد متوجه شد فقط خودش نبوده که دنبال این دخترراه افتاده.دو نفر دیگه هم بودن.البته خیلی ها هم نگاهش میکردن ولی دنبالش نمیوفتادن.پاهاش شل شد ودیگه نرفت.شبیه اون زیا بود توخیابون.دخترهایی با اریش غلیظ که   مغناتیسی هستن 


@yekkhati

@yekkhati بهترین کانال داستان ومطالب مفید مختصر???????????? 

 

 


ارسال شده در توسط حسین کولیوند